بردیای عزیزم می دونم خدا بزودی میفرستت پیشم

من و بابایی به همراه خواهرای گلت چشم براهتیم ...

1391/7/22 16:20
نویسنده : مامان
242 بازدید
اشتراک گذاری

آرام باش عزیز من، آرام باش
حکایت دریاست زندگی
گاهی درخشش آفتاب، برق و بوی نمک، ترشح شادمانی
گاهی هم فرو می‌رویم، چشم‌های مان را می‌بندیم، همه جا تاریکی است،

آرام باش عزیز من
آرام باش
دوباره سر از آب بیرون می آوریم
و تلالو آفتاب را می بینیم
زیر بوته ای از برف
که این دفعه
درست از جایی که تو دوست داری، طالع می شود ...

 

عزیزدلم این اولین باری که من وبلاگ ساختم  اونم به عشق تو ....

عزیزم منم نگاهم به آسمونه ، دنبال تو.........

 

 

 

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

مامان ارشيدا
22 مهر 91 16:06
سلام ساخت ويلاگ جديد مبارك باشه
صنم
19 خرداد 92 11:40
سلام سما گلی جون.من تایپیکهای شمادرنینی ساتودنبال میکردم.آیاواسه تعیین جنسیت موفق شدین؟ممنون میشم جوابموبدین.